برای من چه شغلی خوبه؟

داشتم با یک فردی برای انتخاب شغل صحبت می کردم که چه شغلی خوبه و چه شغلی بده و از کجا شروع کنیم و چه کار باید کرد؟ طبق معمول من علاقه دارم به جای این که به فردی ماهی بدهم به او ماهیگیری یاد بدم. در واقع سعی می کنم با سوالات درست جواب را از خود فرد بشنوم. در این صورت هست که می تونه یه شغل پایدار داشته باشه. اگر شما هم دوست دارید در این داستان همراه ما باشید و بدونید که چه شغلی خوبه در ادامه با من همراه باشید و قول بدید که به سوالات پاسخ بدهید. چون این سوالات می توانید تاثیر زیادی در انتخاب یک شغل با کیفیت و بادوام داشته باشه و همچنین شغلی که خوب باشه می تونه به شما آرامش بده. خب در ادامه صحبت هایی که ما باهم داشتیم را می تونید به صورت یک نوشته مختصر و مفید بخونید.

شما در کدام گروه قرار دارید؟

وقتی با افراد مختلف درباره شغل صحبت می کنم به دو گروه تقسیم می شوند. 1- گروه شغل اولی ها و کسانی که می خواهند اولین شغل خودشان را پیدا کنند 2- شغل چندمی ها و یا همان افرادی که ممکن است تا کنون بیش از دو شغل و حتی گاهی ده شغل عوض کرده اند. افرادی که چندین شغل را عوض کرده اند معمولا کمی پخته تر سوال می پرسند و بابت این که بدانند چه شغلی خوبه سالها وقت و عمر گرانبهای خودشون را صرف کرده اند. اما افرادی که شغل اولی هستند عجله دارند تا هر چه زودتر به یه شغل نون و آبدار برسند. افرادی که بارها شغل  خودشون را عوض کرده اند علاوه بر این که دوست دارند درآمد بالایی داشته باشند، یک نکته بسیار مهم دیگر هم تجربه کرده اند که دوست دارند آن را نیز در شغل خود پیدا کنند. در حقیقت:

شغلتان را فست فودی انتخاب نکنید!

شاید شما هم مثل فردی که با او صحبت می کردم تعجب کرده باشید که مگر فست فودی چه اشکالی دارد؟ ببخشید که منظورم را خوب نرساندم. من معمولا به افراد به خصوص در ابتدای صحبتم نمی گوییم که چه شغلی خوبه و چه شغلی بده و کلا سعی می کنم پیشنهاد مستقیم ندهم. منظورم من از فست فودی این هست که در یافتن شغل کمی فکر و مشورت کنید و با عجله تصمیم نگیرید. گاهی وقت ها با یک تفکر و مطالعه می توانیم از هدر رفت چندین ساله خود در شغلی که اصلا دوستش نداریم جلوگیری کنیم.

شاید بگویید مثل فردی که با او صحبت می کردم عقیده داشته باشید که فرصت فکر کردن و کارهای دیگه نیست و هر چه زودتر باید سروسامان بگیرم. خب اشکال نداره! همین الان بروید و در شبکه های اجتماعی، روزنامه ها و اپلیکیشن ها نگاه کنید و صدها شغل نیمه و قت و تمام وقت که در آن وجود دارد را پیدا کنید و مشغول شوید. اما می دانم که شما که این متن را مطالعه می کنید می خواهید یک کار اساسی پیدا کنید.

ای بابا! بگو چه کاری انجام بدم؟

اصلا قصد شوخی کردن ندارم ولی دقیقا همین سوال را می خوام از شما بپرسم اما برای این که بتونید خودتون جواب را پیدا کنید من می خوام از دل این سوال چند سوال بیرون بکشم و شما پاسخ دهید و در انتها برسیم سراغ سوال اول یعنی این که چه شغلی خوبه؟

دوست خوبم، فرقی نمی کند که تصمیم داری اولین شغلت را انتخاب کنی یا ده ها شغل را عوض کردی. به این توصیه توجه کن

اولین و مهم ترین قدم در انتخاب شغل خودشناسی است.

بعد از سال ها مطالعه کتاب ها و استفاده از تجربه دیگران و مشاهده افراد مختلف که شغل موفق یا ناموفقی داشته اند متوجه شدم که عامل خودشناسی بسیار مهم است و متاسفانه این عامل مهم برای بسیاری از افراد ناشناخته است و حتی یک بار هم به آن فکر نمی کنند.

کشف علاقه برای انتخاب شغل

سعی کنید به همه سوالات روی یک برگ کاغذ پاسخ دهید:

• اگر میلیاردها پول داشتید به چه کاری می پرداختید؟ 

ممکن است پاسخ دهید تمام شهر ها را می گشتم و به مسافرت خارج از کشور می رفتم و یا این دسته از پاسخ ها. خب بعدش چی؟ در انتها باید پاسخ دهید که چه کاری انجام می دادید و هر روز صبح به عشق چه کاری از جا بلند می شدید؟

• قهرمان زندگی شما کیست و چه ویژگی هایی دارد؟

وقتی به چه کسی فکر می کنید حالتان خوب می شود و دوست داشتید جای او باشید یا همین حالا به او ملاقات کنید؟ آن فرد چه ویژگی منحصر به فردی دارد که از او به عنوان یک قهرمان یاد می کنید.

• چه کاری هست که بهتر از دیگران انجام می دهید؟

فکر کنید که دیگران بیشتر چه خصویت خوبی از شما را بیان می کنند و چه مهارتی از شما هست که مورد تشویق دیگران قرار گرفته است؟ اگر به خوبی فکر کنید حتما پاسخی خواهید یافت. نگران ساده بودن این کار نباشید چون خیلی از افراد این کار را بلد نیستد. شاید شما در پختن یک تخم مرغ خوشمزه مهارت دارید، پس آن را یادداشت کنید چون از تمامی پاسخ ها قرار است نتیجه گیری کنیم نه یک پاسخ.

• زمان غرقگی شما کی هست؟

زمان غرقگی، زمانی هست که شما بدون توجه به گذر زمان کاری را انجا می دهید و متوجه نیستید که چطور مثلا یک ساعت گذشت. شاید شما در هنگام آشپزی یا خواندن کتاب های رمان و یا نقاشی کشیدن متوجه گذر زمان نشوید پس آن را نیز یادداشت کنید.

• رویای بچگی شما چه بوده و دوست دارید در پایان عمرتان شما را چگونه یاد کنند؟

وقتی از افراد مختلف این سوال را می پرسم، برخی به گوشه ای خیره می شوند و با حسرت نفس عمیقی می کشند و سپس با شوق وصف نشدنی از رویای کودکی خود می گویند. برخی از افراد هم به سادگی پاسخ می دهند که چیزی یادشان نمی آید و رویایی نداشتند. در هر صورت اگر رویایی داشتید بنویسید و این که اگر قرار باشید دیگران در باره شما حرف بزنند دوست دارید چه نکات برجسته ای از شما بگویند؟

پاسخ این که چه شغلی خوبه را پیدا می کنیم.

اگر تمام این پاسخ ها را با صبر و حوصله روی کاغذ نوشته باشید می توانید الان پاسخ را پیدا کنید. حالا نگاهی به پاسخ ها بیاندازید و کلماتی که بیشترین تکرار در آن وجود دارد را پیدا کنید. ممکن است کلمات پرتکرار شما این گونه باشد: مطالعه کردن، نوشتن کتاب، تدریس و … البته این یک مثال ساده بود و ممکن است پاسخ های شما متفاوت و برخی اوقات غیر مرتبط باشد. حال سعی کنید که یک الگو بین کلمات پرتکرار پیدا کنید. مثلا در مثال بالا فرد مورد نظر می تواند یک مربی یا یک معلم موفق شود. بنابراین سه کار باید انجام دهید: 1- پاسخ های خوب پیدا کنید 2- کلمات پرتکرار را پیدا کنید 3- ارتباط معناداری بین کلمات بیابید.

با این تمرین می توانید به بخش زیادی از سردرگمی های خود پایان دهید و به جای انتخاب ده ها شغل بتوانید از بین چند گزینه شغل مورد علاقه خود را پیدا کنید. امیدوارم که پاسخ سوال اول یعنی این که چه شغلی خوبه را تونسته باشید حدس زده باشید و اگر سوالی داشتید می توانید در همین صفحه نظر یا سوال خود را برای من بنویسید.