بازگو کردن اهداف برای دیگران درست یا غلط؟

بازگو کردن اهداف چه تاثیری در رسیدن به هدف دارد؟

اغلب افرادی که برای خود اهدافی دارند به این فکر می کنند که آیا بازگو کردن اهداف برای دیگران می تواند به ما کمک کند که به هدفمان برسیم یا برعکس باعث می شود که از هدفمان دور بشویم و یا آن را نیمه کاره رها کنیم؟

اولین فکری که به ذهن ما می رسد این هست که بازگو کردن اهداف برای دیگران مفید هست چرا که دیگران می توانند ما را در راه رسیدن به خواسته هایمان کمک و یا ما را تشویق کنند. این کار باعث می شود که ما زودتر به هدفمان برسیم. اما تحقیقات جدید حرف های دیگری برای گفتن دارد که بخشی از آن را می توانید در این فیلم ببینید.

عملکرد مغز هنگام رسیدن به هدف

مغز ما نمی تواند تفاوت بین گفته هایمان و واقعیت را تشخیص دهد. به عنوان مثال شما به این جمله من توجه کنید: یک لیموی ترش بردارید، آن را دو نیم کنید، لیموترش شما آبدار هست و کمی آب روی دستتان می ریزد. بعد نمکدان را بردارید و کمی نمک به آن بزنید و حال یک گاز محکم به لیموترش بزنید. آب ترش لیمو را در دهانتان احساس کنید.

الان چه حسی دارید؟ چندبار آب دهانتان را قورت دادید؟ مگر الان واقعا در حال خوردن لیموترش بودید یا فقط به این جملات توجه می کردید؟ پس می دانیم که مغز دقیقا نمی تواند تفاوت واقعیت و غیر واقعیت را تشخیص دهد و شروع به ترشح هورمون می کند.

برگردیم به موضوع خودمان. زمانی که ما خیلی به اهدافمان نزدیک شده ایم مغز شروع به ترشح هورمون دوپامین در مغز می کند و یک حس شادی و رضایت در ما به وجود می آید. شاید خودتان هم تجربه کرده باشید که زمانی که کاملا به هدفتان رسیدید بعد از مدتی دیگر آن شادی لحظه قبل از رسیدن به هدف را نداشتید.

به عنوان مثال چندین هفته منتظر هستید که به خاطر کار بزرگی که انجام داده اید در یک مراسم از شما تقدیر  و جایزه ای به شما داده شود. چه موقع هیجان بیشتری دارید؟ لحظه ای که اسم شما را می خوانند و شما جایزه را دریافت می کنید یا یک ماه بعد از گرفتن جایزه؟ یا اگر دوران کودکی را به یاد داشته باشید زمانی که پدرتان در فروشگاه می خواست برای شما دوچرخه یا عروسک بخرد حس بهتری داشتید یا سه ماه بعد از آن؟

در بازگو کردن اهداف نیز همین همین حالت به وجود می آید. فرض کنید شما می خواهید یک نرم افزار تولید کنید که می دانید به علت این که مورد نیاز اغلب فروشگاه ها هست بسیار پرفروش خواهد شد. اگر این اهدف خود را به ده نفر بگویید چه خواهد شد؟ هر بار که شما با هیجان اهداف خود را برای دیگران بازگو می کنید چون دیگران شما را تشویق می کنند مغز شما شروع به ترشح دوپامین می کند چون همان طور که گفته شد تفاوت بین واقعی و غیر واقعی بودن هدف شما را نمی داند و فکر می کند که شما به هدفتان رسیده اید.

بنابراین با بازگو کردن اهداف برای دیگران شما بارها از این کار لذت می برید و دیگر تمایلی برای انجام دادن آن ندارید. اما زمانی که ما اهدافمان را برای کسی بازگو نکنیم تلاش می کنیم تا این هدف به واقعیت برسانیم و از رسیدن به آن لذت ببریم.

نتیجه ای که می توانیم بگیریم این هست که در بازگو کردن اهداف برای دیگران دو اتفاق می افتد: اگر دیگران شما را تشویق کنند مغز شما لذت می برد و انرژی شما کم خواهد شد. در حالت دوم اگر دیگران شما را مسخره کنند و از شما ایراد بگیرند باز هم ممکن است شما در راه رسیدن به هدفتان سست شوید.بنابراین با توجه به تحقیقات انجام شده و فیلمی که در بالا دیدیم نباید اهدافمان و آرزوهایمان را برای دیگران بگوییم.

آیا شما هم این مورد را تجربه کرده اید؟ به نظر شما چه دلایل دیگری وجود دارد که ما نباید اهدفمان را برای دیگران بگوییم؟ آیا شما کلا با بازگو کردن اهداف موافق هستید یا خیر؟
شما می توانید نظرتان را در پایین همین مقاله به اشتراک بگذارید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.