غلبه بر ترس از شکست و رسیدن به موفقیت
معنای واقعی ترس از شکست چیست؟
سلام به شما دوست عزیز که حاضر شدید برای موفقیت خود وقت و انرژی بگذارید و به بهترین خودتان تبدیل شوید. یادم هست که چندین سال پیش داشتم با یکی از دوستانم صحبت می کردم. خیلی از خودش ناراحت بود که چرا نمی تواند کاری را شروع کند و زمانی که شروع برای مدت کوتاهی دست از کار می کشد. می گفت که الان کار جدیدی به من پیشنهاد بده که بتونم توی اون کار خوب پیش بروم و موفق بشوم. من هم با شور و هیجان زیادی کارهای مختلف و جدیدی که می شناختم را بهش معرفی می کردم و در واقع به اون راه حل + انرژی می دادم. الان که دارم فکر می کنم به وضوح می تونم مشکل آن فرد را در قالب یک جمله بیان کنم و آن هم چیزی نبود جز ترس از شکست.
تقریبا اغلب افراد روزانه با این ویروس دست و پنجه نرم می کنند و جالب این هست که عده کمی هستند که ریشه آن را می دانند و برای رفع آن تلاش می کنند. به همین خاطر هست که تلاش آن ها برای موفقیت اغلب بی نتیجه می ماند.
ترس از شکست از نظر شما چه معنایی دارد؟
پاسخ به این سوال می تواند دقیقا مرز های موفقیت شما را تعیین کند. وقتی این سوال از افراد موفق می شنویم متوجه موضوع می شویم که چقدر پاسخ های متفاوتی نسبت به افراد غیر موفق می دهند. به عنوان مثال شاید شنیده باشید که از ادیسون پرسیدند که شما 999 بار شکست خوردید و چرا دست از کار نکشیدید؟ و او پاسخ داد من 999 بار تجربه جدید یاد گرفتم. این یک شعار و حرف باحال نیست و یک واقعیت است که در متن زندگی افراد بزرگ جاری هست. پس قدم اول این هست که بتوانید پاسخ شفاف و روشنی به سوال بالا بدهید. به قول بزرگی:
سوال های خوب از خود بپرسید تا کیفیت زندگی شما تغییر کند.
در حقیقت باید از دید خودتان مرز موفقیت وشکست را تعریف کنید و با معیار افراد موفق بسنجید و ببینید که چقدر به آن ها نزدیک هستید. البته ممکن در ابتدا فاصله زیادی به آن ها داشته باشید ولی مهم این هست که ابتدا خودتان را بشناسید و بعد برای رفع آن اقدام کنید.
نشانه های ترس از شکست چیست؟
در این بخش چند حالت شایع که در بین افرادی که ترس از شکست دارند را خدمت شما معرفی می کنم. البته باید توجه داشت که این موارد نشانه قطعی و صد در صدی نیست ولی چیزی که اغلب افراد به آن دچار می شوند را خدمت شما عرض می کنم و اگر شما این موارد را در خود دارید می تواند نشانه خوبی باشد که شما ترس از شکست دارید که البته در ادامه به راه حل های ان نیز اشاره می کنم.
- اضطراب درونی
افرادی که ترس از شکست دارند اغلب با یک اضطراب درونی مواجه هستند. این به خاطر این هست که از طرفی اهدافی در سر دارند و خواهان پیشرفت و موفقیت هستند و از طرف دیگر ترمز دستی ذهنی آن ها بالاست و هر چه گاز می دهند حرکتی ندارند و مدام این ترس پرنگ تر می شود.
- اقدام نکردن و اهمال کاری
اگر شما با ترس از شکست مواجه هستید اغلب این سوالات ذهن شما را درگیر می کند که اگر شکست بخورم دیگران در مورد من چه فکری می کنند؟ اگر موفق نشوم ممکن است هزینه خود را از دست بدهم. اگر موفق نشوم چه سرنوشتی در انتظار من هست؟ اگر شکست بخورم….. این سوالات آنقدر متنوع هستند که حتی اجازه شروع کار را نیز از شما می گیرند.
- رها کردن و نیمه کاره گذاشتن کارها
علت های متعددی برای این مورد وجود دارد که شخصی سالها شغل های متعددی را عوض می کند. یکی از این موارد عدم خودشناسی هست که در یک مطلب جداگانه به آن پرداخته ام. اما اگر ممکن است به خاطر ترس از شکست نیز باشد. زمانی که شروع به انجام کاری می کنید ممکن است باز این سوالات ذهن شما را مشغول کند که: با رقبای سابقه دار چه کار کنم؟ این کار من نیست و نمی توانم انجام بدم. من خیلی بی تجربه هستم. اصلا من به درد این کار نمی خورم. در واقع بعد از چند ماه این بهانه ها آنقدر پررنگ می شوند که شما را متوقف می کنند. ولی در اصل این بهانه ها به خاطر ترس از شکست به وجود می آید.
- خواندن بیش از حد کتاب های مربوط موفقیت
کتاب ها و مطالب موفقیت و بهبود فردی بسیار می تواند در روحیه و پیشرفت ما اثر گذار باشد. اگر ما بتوانیم هر روز چند صفحه کتاب بخوانیم و حتی به یک نکته آن عمل کنیم بسیار به جا و عالی هست. اما مشکل از آن جا آغاز می شود که سال هاست هیچ کاری انجام نمی دهیم و هم چنان هر کتاب یا مطالب جدیدی در حوزه موفقیت به بازار عرضه می شود آن را به صورت سطحی یا نیمه کاره مطالعه می کنیم. در حقیقت مثل یک قرص مسکن درد از آن ها استفاده می کنیم تا در همان لحظه مطالعه حال خوبی به ما دست بدهد.
از همین الان تصمیم بگیرید به جای مطالعه سطحی و بیش از حد، عمق مطالب را درک و حداقل یک نکته از آن را اجرا کنید.
علت ترس از شکست چیست؟
- عملکرد مغز
مغز ما از بخش های مختلفی تشکیل شده مثلا نمیکره راست، چپ و مغز قدیم و … اما بحث ما در مورد ترس از شکست هست که به مغز خزنده یا به اصطلاح مغز قدیم ما بر می گردد. علت نام گذاری این بخش از مغز به قدیم یا خزنده بودن این هست که در مواقع حساس مثل ترس و هیجانات شدید در مدار عملکرد قرار می گیرد و قسمت ها منطقی تقریبا از کار می افتند. در واقع وقتی متوجه تهدیدی می شویم یا تمایل به فرار و یا تمایل به دفاع پیدا می کنیم.
تمایل به فرار یا دفاع اغلب در حیوانات و انسان های اولیه و غارنشین یا قدیمی بوده و در شرایط بحرانی عملکرد مغز تقریبا شبیه به موارد گفته شده است. حال می توانیم نتیجه بگیریم که زمانی که کاری به ظاهر سخت برای خود تعیین می کنیم مغز خزنده وارد عمل می شود و از ما می خواهد که از این کار فرار کنیم و همین به همین خاطر ما احساس ترس از شکست را در درون خود بیشتر حس می کنیم.
- کامل گرایی
می توانم به جرئت بگویم که یکی از مخرب ترین عوامل ترس از شکست کامل گرایی هست. وقتی تمایل دارید که تمام کارها بدون نقص انجام شود و یا در شروع کار بهترین عملکرد را داشته باشید، مانع بزرگی را سر راه خود قرار داده اید. همین عامل به تنهایی می تواند شما را کاملا متوقف سازد. در ادامه راه حل هایی برای این موضوع عرض می شود.
- ضمیر ناخودآگاه و کودکی ما
شکست هایی که در گذشته خورده اید می تواند در بزرگ سالی روی عملکرد شما تاثیر بگذارد. هر زمان که می خواهید اقدامی کنید به این ترس ها سراغ شما می آیند و مانع شما می شوند. زمزمه هایی شبیه به این که دیدی اون کار را نتونستی انجام بدی؟ دیدی توی فلان کار شکست خوردی؟ دیدی….
- جدی گرفتن بیش از حد موفقیت
افراد زیادی را می شناسم که زندگی خودشان را رها کردند و فقط به فکر موفقیت هستند بدون این که معنای واقعی موفیت را بدانند. در حقیقت موفقیت برای آن ها در یک چیز خلاصه شده است. برای برخی موفقیت در تحصیل و برای برخی دیگر موفقیت در ثروت یعنی تمام زندگی. در صورتی که حوزه های موفقیت فراتر از این موارد هستند که یکی از اهداف وب سایت بهترین خود نیز پرداختن به این موضوع هست. وقتی رسیدن به موفقیت این قدر جدی شود ترس از شکست نیز به همراه خود می آورد.
چه راه کاری برای تبدیل ترس از شکست به موفقیت وجود دارد؟
روزی مسولان شهری تصمیم گرفتند تا واعظی معروف را به شهر خود دعوت کنند. بنابراین افراد معتمد از واعظ تقاضا کردند که یک هفته بعد به شهرشان بیایید. در طول این یک هفته تمام شهر را خبر دار کردند. مقدمات کار مثل آماده کردن فضای بزرگ و مناسب را نیز انجام دادند و بعد از یک هفته تلاش بالاخره روز موعود فرا رسید. واعظ در جایگاه قرار گرفت و مردم از زن و مرد با شوق و زیاد در آن محل حاضر شده بودند.
همه منتظر بودند که حداقل دو ساعت از سخنان آن واعظ گوش کنند. واعظ ابتدا اندکی سکوت کرد و به مردم نگاه کرد. سپس یک جمله گفت و از جایگاه پایین آمد و در بهت همگان فضا را ترک کرد. این جمله خطاب به بزرگان شهر بود که: ” شما که ساده ترین نوع عدالت را زیر پا گذاشته اید چطور می خواهید به ریزترین مطالب پایبند باشید. شما این چند تیکه فرش موجود را برای خودتان پهن کرده اید در صورتی که خانم ها روی زمین نشسته اند. عدالت و انسانیت یعنی رعایت همین موارد ساده”
احتمالا مقصودم از این داستان متوجه شده باشید. به احتمال زیاد مطالب زیادی را از جاهای مختلف شنیده و خوانده اید. هر چند که همه آن ها مهم هستند اما من می خواهم فقط یک مورد به شما بگوییم که با انجام آن به ریشه ترس بزنید تا شاخ و برگ های ترس از شکست از بین برود.
وقتی شما شروع به کار کوچک می کنید ترس شما فرو می ریزد و شما آرامش پیدا می کنید. منظورم از کار کوچک این نیست که مثلا اگر بخواهید یک وب سایت راه اندازی کنید همین امروز باید آن را تمام کنید. بلکه به عنوان مثال کار کوچک برای این مورد این هست که همین حالا حداقل سه مقاله در باره آشنایی با راه اندازی وب سایت مطالعه کنید. به همین سادگی!
اقدام و عمل شاه کلید مقابله با ترس از شکست و رسیدن به پیروزی هست.
وقتی این مثال که کارهای کوچک را انجام دهید به دوستان عرض می کنم این مانع ذهنی برایشان به وجود می آید که با این اقدامات نمی شود موفق شد. اتفاقا کسانی که این دیدگاه دارند، سال ها در حسرت موفقیت درجا می زنند و افراد دیگر بعد از چند سال انجام کارهای کوچک و اقدام به موفقیت های بزرگ می رسند. بنابراین انتخاب با شماست. یا همین الان شروع به اقدام کنید یا درجا بزنید و هر روز ترس از شکست را تجربه کنید.
چه خوب نوشتید زنده باد.