تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس

داستان عزت نفس و اعتماد به نفس

سال ها قبل وقتی تازه داشتم در حوزه موفقیت فردی مطالعه می کردم کلمه اعتماد به نفس زیاد به چشمم می خورد و تقریبا با آن آشنا بودم. اما داستان سردرگمی از وقتی شروع شد که در یک کتاب دیدم واژه عزت نفس به کار رفته شده و تاکید کرده بود که عزت نفس یکی از عوامل مهم موفقیت است. یه کم که بیشتر مطالعه کردم، حدس زدم که احتمالا عزت نفس همان اعتماد به نفس هست اما واژه عزت نفس یه کم شاید باکلاس تر و جدیدتر باشه!

چند وقت گذشت و در حین خواندن کتاب های بعدی متوجه شدم که این دو با هم تفاوت هایی دارد و هر کدام برای خودشان تعاریف مختلفی در بر دارد. علاقه مند شده بودم که بدونم این دو چه تفاوت ها و چه خاصیت هایی برای زندگی ما دارد که خوشبختانه به نتایج خوبی هم رسیده بودم که حالا می خوام برای شما به اشتراک بگذارم.

عزت نفس و اعتماد به نفس چه تفاوت هایی با هم دارند؟

اگه بخواهیم یه تعریف ساده و روان از عزت نفس و اعتماد به نفس داشته باشیم این هست که:

عزت نفس یعنی احساس ارزشمند بودن و دوست داشتن خود
اعتماد به نفس یعنی توانایی و مهارت در انجام یک کار+احساس و دید مثبت
با این دو تعریف کمی خیالتان راحت شد که تا حدی مفهوم این دو واژه را یاد گرفتید. همان طور که متوجه شدید اعتماد به نفس یک چیز بیرونی هست مثلا مهارت شما در رانندگی ولی عزت نفس درونی.

کسی که اعتماد به نفس بالایی دارد، عزت نفسش هم بالاست؟

خیر، همیشه این طور نیست ولی معمولا ما فکر می کنیم که فردی که اعتماد به نفس بالایی دارد عزت نفس قوی هم دارد. مثلا فرض کنید فردی در جلو جمع می تواند به خوبی صحبت کند و از این کار هم لذت می برد. اما این فرد از درون از خود رضایت ندارد و شاید در جمع پشت سر دیگران صحبت کند. شاید به این خاطر صحبت می کند که به دیگران اثبات کند که انسان با کمالات و دارای فهم بالایی هست و در واقع دارد خلا درونی خود را پر می کند. تمام این موارد نشان دهند این هست که این فرد عزت نفس پایینی دارد. چون فردی با عزت نفس بالا شاید در جمع صحبت کند اما از درون نیازی ندارد که بخواهد خودش را به دیگران اثبات کند و درواقع بهترین خودش هست.

عزت نفس مثل ظرفی برای اعتماد به نفس هست. فردی که خودش را فردی ارزشمند می داند بستر مناسبی دارد که در اقدامات بیرونی اعتماد به نفس بالایی کسب کند. فرض کنید شما خودتان را فردی ارزشمند می دانید، آن موقع می توانید در کار مورد علاقه خودتان با کسب مهارت دارای اعتماد به نفس شوید اما اگر احساس خود ارزشمندی نداشته باشید، حتی اگر بهترین متخصص در زمینه مثلا  تعمیر لوازم برقی هم باشید همیشه خودتان را سرزنش می کنید که من چیزی نیستم و این کار از دست همه بر می آید و من کار خاصی انجام نمی دهم. در این مواقع صدها فکر منفی از ذهن شما عبور می کند که به شما اثبات کند حرفی برای گفتن نداری و همین جاست که اعتماد به نفس شما کاهش می یابد.

 هر چه عزت نفس و اعتماد نفس بیشتر باشه خوبه؟

برای عزت نفس کاملا درست هست و هر چه شما عزت نفس بیشتری داشته باشید بهتر هست. مگر شما برای سلامتی حد و مرزی می توانید در نظر بگیرید و مثلا بگویید تا این مقدار از نظر جسمانی سالم باشم خوبه؟ شما می گویید هر چه انسان سالم تر باشد بهتر هست. در حقیقت داستان عزت نفس هم همین طور هست و هر چه بیشتر بهتر هست.

باید دقت داشته باشیم که عزت نفس نه تنها به معنای مغرور بودن نیست بلکه فراد مغرور عزت نفس کم تری دارند.

اما برای اعتماد به نفس قضیه کاملا فرق می کند. اعتماد به نفس تا یک حد خاص سالم هست و از آن به بعد اعتماد به نفس کاذب می شود. شاید برایتان این سوال مطرح شده که چه حد و مرزی است که تعیین کننده اعتماد به نفس سالم از ناسالم هست؟ فرض کنید فردی در رانندگی دارای اعتماد به نفس و التبه مهارت باشد، خب این خوب هست و می تواند به راحتی در جاده و شهرهای شلوغ به خوبی رانندگی کند. اما وقتی اعتماد به نفس بالا رفت چه اتفاقی می افتد. درست حدس زدید، این فرد با سرعت زیاد شروع به لایی کشیدن می کند و نهایتا خود را به در و دیوار می کوبد. یا اگر فردی اعتماد نفس بالایی در نجاری داشته باشد، ممکن است از وسایل ایمنی استفاده نکند و با اره برقی کار دست خودش بدهد. فکر می کنم توانسته باشید که تفاوت این دو واژه را درک کنید. در مقالات بعد در رابطه با این که چگونه می شود عزت نفس بالای داشته صحبت می کنیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.