نقاط قوت و ضعف خود را به درآمد تبدیل کنید

نقاط قوت و ضعف چیست؟

توی خونه نشستی و داری کتاب می خونی، صدای برادرت میاد که بهت میگه وای سعید تو چه قدر سرت توی کتاب هست. بابا بیا بریم بیرون یه گشتی بزنیم. همش نشستی توی خونه آخه اینجا کپک نمی زنی؟… راستی برای امشب هم باید آماده بشی می خوایم بریم مهمونی.

این اتقاقات و مشابه آن بارها برایت اتفاق افتاده است و واقعا کلافه شدی که باید چی کار کنی… از یک طرف اگه بخوای جواب رد بدهی، صد تا برچسب مثلا گوشه گیر و خجالتی و … از طرف مقابل برات سرازیر می شه و اگر هم بخوای بروی بیرون که اصلا حال و حوصله اش را نداری و دائم توی فکر خودت هستی و داری توی ذهنت کتاب ها را مرور می کنی و یا آن کاری که قرار بود در خانه انجامش بدی هستی.

برعکس این موضوع هم می شه یه داستان دیگه: پدرت از راه می رسه و کمی خسته هست. شما کلی اهل صحبت، بگو بخند و ماجرا تعریف کردن هستی. شروع می کنی 10 دقیقه صحبت کردن که از طرف پدرت بهت اخطار می رسه که چقدر حرف می زنی. سرمون را بردی و… شما هم می بینی توی خونه نمی تونی تنها بمونی، به همین خاطر می زنی بیرون و با اصغر آقای بقال تا اکبر آقای نقاش خوش و بش می کنی و سرحال می شوی.

فکر کنم شما هم جز یکی از این دسته باشید، به نظرتون نقاط قوت و ضعف افراد بالا چی می تونه باشه. خب، در داستان اول شما با یک فرد درون گرا یعنی سعید سروکار دارید که دوست داره انرژی خودش را از درون بگیره هر چند که می تونه با دیگران ارتباط برقرار کنه و داستان دوم یه فرد برون گرا هست که از بیرون خودش یعنی با انسان های دیگر انرژی کسب می کنه. با این مثال ساده فکر کنم تا حدی با نقاط قوت و ضعف آشنا شده باشید اما عجله نکنید هنوز کلی مطلب هست که باید خدمت شما بگم.

انواع نقاط ضعف وقوت انسان

شاید من اولین نفری باشم که این نظر را دارم ارائه می دهم. به نظر من ما به جای دسته بندی نقاط قوت و ضعف که در دو طیف قرار می گیرند باید آن را تبدیل به سه نقطه کنیم. نقاط ضعف – نقاط قوت و نقاط میانی البته چیز عجیبی هم نیست اما خوبی این دسته بندی این هست که دید واضح تری پیدا نسبت به نقاط ضعف و قوت خود پیدا می کنیم.

دانلود رایگان فصل اول کتاب ثروت درون (راهنمای عملی خودشناسی، کشف رسالت زندگی و شغلی )

نقاط قوت: آن دسته از ویژگی هایی که به شما احساس خوبی منتقل می کنند و دیگران وقتی می خواهند از شما تعریف کنند اسم این ویژگی های شما را می برند. در واقع شما در این ویژگی ها راحت هستید و اگر قرار باشد کاری متناسب با این ویژگی انجام دهید به خوبی از پس آن بر می آیید. به عنوان مثال امانت داری، نظم و کلام زیبا و …

نقاط میانی: به ویژگی هایی گفته می شود که شما تعیین می کنید که جزو نقاط قوتتان باشد ویا نقاط ضعف. این ویژگی ها در افراد مختلف تولید نقاط قوت یا ضعف می کنند و میانه هست هر چند که شاید در درجه اول به نظر برسد که جزو نقاط قوت و یا ضعف باشد. مثلا مهربانی که یک صفت خوب هست و جزو نقاط قوت به حساب می آید، اما همین مهربانی می تواند جز نقاط ضعف هم به شمار بیاید. یعنی جایی که شما مهربانی زیاد از حد می کنید. اگر شما کودک سه ساله ای داشته باشید و بیش از حد مهربانی کنید و اجازه ندهید که هیچ کاری خودش انجام دهد، آیا این کودک در آینده می تواند مستقل شود؟

مثال دیگر همان طوری که در داستان بالا مطالعه کردید می تواند صفت برون گرایی و درون گرایی باشد. در ظاهر فرد برون گرا چون با افراد مختلف می تواند رابطه برقرار کند و جالب به نظر می رسد اما این کار می تواند باعث ایجاد آسیب و یا تنش هایی به خاطر سوتفاهم در ارتباطات شود. از طرفی فرد درون گرا که شاید برچسب خجالتی (البته خجالتی بودن و درون گرایی تفاوت دارد) و گوشه گیر به او بزنند می تواند در خلوت خود به اکتشافات خوب و جالبی برسد و یا یک نویسنده معروف شود.

بنابراین این ما هستیم که به این دسته از نقاط ضعف و قوت خود شکل می دهیم که در کدام دسته قرار گیرد. در حقیقت شما می توانید با شناخت بهتر این ویژگی های خود و تفکر آن را به نقاط قوت تبدیل کنید.

نقاط ضعف: این دسته از نقاط و یژگی ها، جز جدانشدنی هر فردی هستند. هیچ فردی نیست که بگویید من هیچ نقطه ضعفی ندارم. توصیه ای که بسیاری از اساتید دارند این هست که با پذیرش نقاط ضعف و این که من و دیگران یک سری نقاط ضعف و قوتی دارند می تواند روی عزت نفس تاثیر بسیار مثبتی داشته باشد. البته برخی نقاط ضعف هستند که ممکن است زندگی ما را مختل کنند که باید با آموزش دیدن و تمرین سعی کنیم آن را برطرف کنیم که در ادامه بیشتر در باره آن صحبت خواهیم کرد. به عنوان مثال زود رنجی یا عجول بودن می تواند نقاط ضعف باشند که

کشف نقاط قوت و ضعف

اولین و دم دست ترین راه برای شناخت نقاط ضعف و قوت خودشناسی و تفکر هست. این که ما در کجای زندگی و از چه عادات و رفتاری که داشتیم ضربه خوردیم؟ این که در چه کارهایی تشویق شدیم؟ من به عنوان یک مشاور تاکید زیادی روی تفکر و خودشناسی داردم و شاید بتوانید رد پای آن را در بیشتر مقالات وب سایت مشاهده کنید. با تفکر عمیق می توانید گنج ها درونی خودتان را کشف کنید. بهترین راه سوال پرسیدن از خود هست و با پرسیدن سوالات درست می توانید به پاسخ های درست دست پیدا کنید.

دومین کاری که باید انجام دهید این هست که از نزدیکان و دوستان خود که ارتباط خوبی با شما دارند خواهش کنید که نقاط قوت و ضعف شما را به شما بگویید. البته اگر از گفتن نقاط ضعفتان احساس خوبی ندارید می توانید از این کار صرف نظر کنید ولی خیلی خوب هست که نقاط ضعفتان را به شما هدیه بدهند. وقتی این تمرین را انجام می دهید متوجه نکاتی می شوید که شاید خودتان هم متعجب شوید که چه نقاط قوتی داشتید که خودتان یا خبر نداشتید یا برایتان خیلی عادی بود.

تبدیل نقاط ضعف و قوت به ثروت

حال که با بحث شیرین نقاط قوت و ضعف آشنا شدید لازم هست بدانید که چگونه باید از این نقاط به بهترین نحوه استفاده کرد. اشتباهی که اکثر والدین این هست کاملا روی نقطه ضعف فرزندشان تمرکز می کنند که آن را از بین ببرند. دیدگاهی که دارند این هست که نقاط قوت که خودشون کار خودشون را انجام می دهند پس بیایم نقاط ضعف هم به نقاط قوت تبدیل کنیم. همان طوری که قبلا گفتم نقاط ضعف جز وجود هر انسانی هست. البته باید بتوانیم به خوبی آن ها را شناسایی کنیم. مثلا این که فردی در درس ریاضی ضعیف باشد شاید ناشی از تنبلی او باشد و با اندکی تلاش بتواند نمره خوبی کسب کند.

بنابراین چیزی که برترین اساتید دنیا روی آن نظر دارند این هست که : روی نقاط قوت خود تمرکز کنیم و نقاط ضعف را مدیریت کنیم تا به ما ضربه نزند. یادمان باشد که قرن 21 زمانی هست که باید در یک کار به صورت حرفه ای و تخصصی کار کنیم. بهترین راه برای این که کار تخصصی خودمان را پیدا کنیم باید بر اساس نقاط قوت باشد که در بین راه مانع ما نشود. اگر روی نقاط ضعف تمرکز کنید و تلاش کنید آن ها را بهبود دهید، در نهایت شما به یک فرد متوسط به بالا در تخصص خود خواهید شد. افرادی که به موفقیت های بالا و ثروت زیادی دست پیدا کرده اند در آن کار علاوه و اشتیاق و علاقه به نقاط قوت خود تمرکز کرده اند.

همان طور که در آموزش ورود به شغل رویایی نیز به صورت کامل توضیح دادم و روش آن نیز توضیح دادم باید خودتان را خوب بشناسید و نقاط قوت خود را پیدا کنید. مثلا فرض کنید شما به این نتیجه می رسید که می توانید آموزش دهنده و یا مشاور خوبی باشید.

باید در این باره بهترین کتاب ها را پیدا کنید و شروع به مطالعه کنید. این کار مثل آب دادن به یک دانه هست که در دل خاک وجود دارد. در مرحله بعد شما می بایست که شروع به پیدا کردن اقدامات عملی کنید. به عنوان مثال در شبکه اجتماعی عضو شوید و یا یک وب سایت داشته باشید که به دیگران بگویید من می توانم مشاوره خوبی برای شما باشم.

البته شاید کار به این سادگی که عرض کردم نباشد اما قطعا با برداشتن گام های کوچک ولی متوالی و در کنار آن مطالعه مستمر و تمرکز روی یک موضوع کم کم شما در یک کار صاحب نظر خواهید شد. در این صورت هست که می توانید در کار خودتان بدرخشید و مردم نیز به شما اعتماد خواهند کرد.

در آموزش رسیدن به شغل رویایی مفصل و کامل در این باره صحبت کردم که می توانید از لینک زیر تهیه و دانلود کنید.

شیوه بیان نقاط قوت و ضعف

شاید شما بخواهید در جایی استخدام شوید و یا نیاز داشته باشید خودتان را برای فردی که قرار هست با او کار کنید معرفی کنید. در روند گفتگو قطعا نیاز هست که نقاط قوت و ضعف شما بیان شود و یا سوالاتی از شما پرسیده می شود که شما می بایست با توجه به نقاط قوت و ضعف خود آن ها را بیان کنید.

برای این که به خوبی بتوانید این کار را انجام دهید لازم هست که به چند نکته توجه داشته باشید. نکته اول این هست که شما باید حتما نقاط قوت و ضعف خود را از قبل شناسایی کرده باشید و به یک خود شناسی رسیده باشید. بهتر است که معرفی خودتان با ذکر نقاط قوت آغاز شود. این کار را به صورت معقول و منطقی انجام دهید و طوری نباشد که احساس غرور کاذب به شما دست دهد چون فرد مقابل به خوبی متوجه اغراق شما می شود و از طرف دیگر اگر نقطه قوت دارید نباید آن را دست کم بگیرید و حتما آن را ذکر کنید. بدیهی است که باید این نقاط در راستای هدف گفتگو باشد. به عنوان مثال اگر شما فردی ورزشکار هستید و قرار است برای حسابداری یک شرکت کار کنید، شاید نیازی نباشد که تاکید کنید که من می توانم 100 متر را در 3 دقیقه بدوم و یا این که زیاد وارد جزییات شوید.

برای گفتن نقاط ضعف باید دقت بیشتری به خرج دهید. اگر شما هیچ نقطه ضعفی از خود نگویید شاید فرد مقابل فکر کند شما با هر ترفندی قصد نزدیک شدن و کار کردن با او را دارید. اما اگر نقاط ضعف خود هم بیان کنید حس صداقت و یکرنگی از شما برداشت می شود. نکته مهم این هست که نباید زیاد در گفتن نقاط ضعف اغراق و تاکید کنید، چون طبیعی هست که فردی که تازه با او آشنا شده اید حق دارد که درخواست شما را رد کند. هنگامی که به نقطه ضعف خود را بیان کردید باید بعد از آن حتما راه حلی برای آن ذکر کنید. مثلا اگر شما بگویید که من فردی هستم که صبح ها کمی دیر از خواب بیدار می شوم، بعد از آن نیز باید به عنوان مثال ذکر کنید که کار با شما و شرکت شما آنقدر برای من جالب و خوب هست که می توانم به خواب خود به راحتی غلبه کنم.

در پایان از شما می خواهم که نظر، پیشنهاد و سوال خود را در زیر همین متن برای ما ارسال کنید تا دیگر دوستان هم از نظر شما بهره مند شوند. از این که وقت گذاشتی و تا پایان با من همراه بودید از شما سپاسگزارم.